السلام علیک یا ابا صالح المهدی :
خانه ای هست ز بیت تو چرا غانی تر ؟
یا که از سلسله ی موی تو سبحانی تر ؟
هست آیا نفسی تازه کند این خسته ؟
لحظاتی ز تماشای تو نورانی تر ؟
باز کن پرده از آن صورت زیبا که مباد
صنمی از رخ زیبای تو ربانی تر
دل و دین باخته / هر کس که نگاهت دیده
به دو عالم نبود از تو بهارانی تر
کشتزار دل ما تشنه ی لطف است و ندید
مژگانی به جز از چشم تو بارانی تر
سخنت مصحف عشق است به دنیا و نبود
سخنی از غزل عشق تو قرآنی تر
فاش می گویم و بر عهد و وفا پابندم
شده ام از همه کس بهر تو قربانی تر
به همه شهر و دیار و بلدی آیا هست ؟
گذری از گذر کوی تو روحانی تر ؟
به همه دفتر شعری که نظر افکندم
اثری نامده از شعر تو رحمانی تر
گشته ام هر دو جهان را و چنان در حیرت
هست آیا به جهان از تو تماشایی تر ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
خانه ای هست ز بیت تو چرا غانی تر ؟
یا که از سلسله ی موی تو سبحانی تر ؟
هست آیا نفسی تازه کند این خسته ؟
لحظاتی ز تماشای تو نورانی تر ؟
باز کن پرده از آن صورت زیبا که مباد
صنمی از رخ زیبای تو ربانی تر
دل و دین باخته / هر کس که نگاهت دیده
به دو عالم نبود از تو بهارانی تر
کشتزار دل ما تشنه ی لطف است و ندید
مژگانی به جز از چشم تو بارانی تر
سخنت مصحف عشق است به دنیا و نبود
سخنی از غزل عشق تو قرآنی تر
فاش می گویم و بر عهد و وفا پابندم
شده ام از همه کس بهر تو قربانی تر
به همه شهر و دیار و بلدی آیا هست ؟
گذری از گذر کوی تو روحانی تر ؟
به همه دفتر شعری که نظر افکندم
اثری نامده از شعر تو رحمانی تر
گشته ام هر دو جهان را و چنان در حیرت
هست آیا به جهان از تو تماشایی تر ؟
اللهم عجل لولیک الفرج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر